دخترم مهتا

خدا حافظ ای ...

1391/6/17 12:18
نویسنده : بابای مهتا
1,666 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه‌های جدایی
خداحافظ ای شعر شب‌های روشن

خداحافظ ای شعر شب‌های روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه

خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی‌مانی ای مانده بی من
تو را می‌سپارم به د‌ل‌های خسته



تو را می‌سپارم به مینای مهتاب
تو را می‌سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می‌سپارم به رویای فردا

به شب می‌سپارم تو را تا نسوزد
به دل می‌سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد

خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه‌سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه

 

پسندها (1)

نظرات (12)

مادر کوثر و علی
9 بهمن 90 15:42
چه شعر غمگینی ببخشید نمیشه بگید چرا دخمل نازمون آسمونی شد؟
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
10 بهمن 90 17:51
واااااااای خدا صبرتون بده.آخه چرا فرشته ای به این قشنگی.... مهتا جونم عزیز خاله زود زود زود از پیش فرشته ها بیا دوباره پیش مامان و بابا ولی این بار سالم و شاد و طولانی.یعنی حداقل 120سال باهاشون باش..باشه خاله.
فاطمه
10 بهمن 90 23:57
نازی فرشته اسمونی
یاسمین مامان سورنا
11 بهمن 90 3:35
دوست عزیز قلمتون خیلی درد و غم داشت اشک من ناخوداگاه ریخت واسه فرشته ی کوچولویی که آسمونی بود و دل پدر و مادری که سوخته امیدوارم غماتون تسکین پیدا کنه و یه فرشته کوچولوی دیگه بیات و جای خالی مهتای عزیز رو پر کنه هرچند که میدونم هر گلی بوی خودش رو داره ولی ....
فاطمه
11 بهمن 90 8:19
نازی عسل من
فاطمه
11 بهمن 90 8:41
باباجونی شما شرمنده نباش هیچوقت فقط اروم باش از اونجایی که به شدت بابامو دوس دارم هیچ گاه نمیخوام بابایی هم دلش غم باشه
فاطمه
11 بهمن 90 8:42
امیدوارم خدا دوباره بهتون یه فرشته زمینی بده
مادر آیاتای
11 بهمن 90 8:48
سلام به بابای مهربون مهتا. واقعأ غم از نوشته تون میباره. اینهمه احساس توی این شعر آدمو خیلی تحت تأثیر قرار میده. امیدوارم یه گل قشنگ دیگه از خدا هدیه بگیرید ک هبتونه جای مهتای گل اسمونی رو براتون پر کنه. یادمون باشه کوچولوهایی مثل مهتا و انار و سامی مال آسمونها بودن و خوش به حالشون که نموندن و زشتی ها و سختی های زندگی زمینی رو تجربه نکردن.
فاطمه
15 بهمن 90 23:33
ترنم
16 بهمن 90 14:23
بابا مهتایه عزیز فرشته نازمون چرا یه فرشته آسمونا شد؟امیدوارم موجب رنجش شما نشده باشم
ارلا جون
6 اردیبهشت 93 8:04
لینکت کردم
مامان زهرا
10 اردیبهشت 93 13:36
من این شعر رو با همه غمگینیش دوست دارم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم مهتا می باشد