دخترم مهتا

لحظه ای فکر کن

1391/6/17 12:23
نویسنده : بابای مهتا
985 بازدید
اشتراک گذاری

به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.

به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.

به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند
و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.

من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،
گریه می کنم.

به افراد دور و بر خود فکر کن ...

کسانی که بیش از همه دوستشان داری،
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمار،
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده ای.

قدر لحظات خود را بدان.

حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست نده؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !

"دیروز"
گذشته است؛

و

"آینده"
ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.

لحظه "حال" را دریاب
چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.

اندکی فکر کن ...

برگرفته از سایت یک همکار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

زیبا
5 بهمن 90 10:58
نمی دانم در این عالم چه لطفی دیده از ما غم که برهرکس رسد گیرد سراغ خانه ما را
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
8 بهمن 90 10:07
اشک امان نوشتن و دیدن نمیده.چه حکمتی ست خدایا .تو چند هفته ی گذشته این چندمین غنچه است که نشکفته خبر پرپر شدنشو شنیدم. از خدا می خواهم صبر و آرامش به شما پدر بزرگوار و مادر مهربونش بده و هر چه زودتر آغوشتونو با یه گل خوشبو معطر کنه.
مامان محمد صدرا
9 بهمن 90 18:27
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حیفه این خانوم خوشگل نبود خدا ؟؟؟؟؟ آدم با دیدن صبر شما تعجب میکنه! فدای چشمای نازش !
فاطمه
10 بهمن 90 23:56
سلام باباجونی خوبی چی بگمـــــــــــــ
فاطمه
11 بهمن 90 8:19
باباجونی دارم میرم مسافرت مناطق جنگی اومدم حتما بهتون سر میزنم
باران
17 تیر 91 9:02
این شعرتون خیلی خیلی زیباست.اول تو وب علی خوندم.اینقدر گریه کردم بعد که فهمیدم یه پدر گفته بیشتر گریه کردم.اخه باباها کم میشه به روی خودشون بیارند....
مامان مريم
26 تیر 91 7:58
با سلام خدمت شما برادر گرامي هيچ واژه اي نمي تونه دل سوخته شما را التيام بده اولين باره وارد وبلاگ فرشته كوچولوتون مي شم حتي توي ذهن نمي شه براي يك دقيقه خودمون رو به جاي شما و مامان مهتاي عزيزم بذاريم ولي از خداي مهربون مي خوام به حق دل شكسته حضرت رقيه (س) به شما جايگاهي در آخرت بده كه الان فرشته زيباتون اونجاست. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
مامان امیرناز
29 تیر 91 17:25
سلام خیلی قشنگ بود خدا بهتون صبر بده چی شد فرشته اتون پر کشید؟؟؟؟؟؟؟؟ ایشالا خدا جاش و براتون سبز کنه به ما سر بزنین
لعیا جون مامان
24 شهریور 91 13:12
سلام من هر روز میام ولی خبری هنوز نیست نمیدونم با اینکه خیلی ناراحت میشم ولی هر روز به مهتا سر میزنم من منتظرم ببینم چی شد این فرشته کوچولو از پیشتون رفت
مامان مرضیه
16 مهر 91 23:36
سلام بابایی من اولین باره که به شما سر می زنم امیدوارم که خداوند به شما صبر عطا کنه من دلیل اینکه مهتا جون رفت و نمی دونم اما با خوندن وب خیلی ناراحت شدم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم مهتا می باشد